★Ⓚⓗⓐⓗⓔⓢⓗⓐⓝ ⓑⓐⓢⓗ★

دلنوشتهام


خودم اینجوریم

بعضیا مخاطب خاص ندارن چون خودشون خاصن

مثل خودم بله


من و تو

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

بی اغوش گرمم



گم شدم



منم


معذرت بابت نبودم

چند روز نبودم دوستان ببخشید😞😞😞


بلد نبودم

من همیشه دختر پرهیاهویی بودم

هیچوقت بلد نبودم ساکت و آروم و صبور باشم

هرچی تو دلم میگذشت باید همون آن میریختمش بیرون

هرچی میرف رو مخم فورن گوشیمو برمیداشتم و تایپش میکردم و برات میفرستادم

ترسی نداشتم که حرمتای بینمون شکسته میشن

دلم اونقد نازک نبود که نتونم دلتو بشکنم

تا تقی به توقی میخورد تهدیدت میکردم که من میرم و پات نمیمونما

تو یه وقتایی باهام لج میکردی

یه وقتایی بدتر از خودم رفتار میکردی

یه وقتاام صبوری میکردی و هیچی نمیگفتی

فقط وقتی که آروم میشدیم به روت نمیوردی که از کارام ناراحت میشی و میگفتی خیلی خوبه که صادقانه حرفاتو میزنی و نمیذاری چیزی تو دلت بمونه

حالا اما من دیگه مث قبل نیستم

جون دعوا و لجبازی و کل کل ندارم

دل قهر و زنگ زدنای بی جوابو ندارم

من دیگه از فکر یه شب که بی تو بخوابم و یه صبح که بی تو بیدار شم از پا درمیام

من دیگه زندگیو فقط با تو و بودنت و چیزی که باهم ساختیم باور کردم

من دیگه به هیچی به جز تو فکر نمیکنم

دیگه نمیتونم بگم ولت میکنم میرم با یکی دیگه چون نمیتونم این کارو کنم

دیگه نمیتونم رفتارتو کاراتو زیر سوال ببرم چون خودمم شکل تو شدم و ما دوتا خیلی وقته همه تصمیمامونو باهم میگیریم پس گیر دادن به انتخابای تو زیر سوال بردن حرفا و انتخابای خودمم هست

قبلن برام فرقی نمیکرد چیزی که پیش اومده مهمه یا بی اهمیت

لابد پیش خودم میگفتم هر مساله جزئی ای هم باشه تو نباید بذاری من اذیت بشم

خیال میکردم تو اگه عاشقمی باید جهانو بخاطرم زیر و رو کنی

اما حالا فهمیدم جهان زیر و روام بشه نمیخوام یه لحظه نگاهتو ازم بگیری

حالا فهمیدم مهم ترین مساله ام قد یه چایی کنار هم خوردنمون اهمیت نداره

وقتی میشه با تو قدم زد با تو فیلم تماشا کرد با تو سر میز شام نشست و میشه با دستات و چشمات کل دنیا رو ساخت

من چرا به این همه خوشبختی پشت کنم و بگم میذارمت و میرم؟

من دیگه اون آدم سابق نیستم

دیگه نه جون لجبازی و دعوا دارم

نه دل قهر و جدایی

من حالا شدم اون عاشق صبور و آرومی که یه عمر میتونه کنارت بمونه و برات لبخند بزنه و خیالت تخت باشه که هیچوقت نمیذارتت و بره

نگام کن

همونی ام که یه عمر میگفتی باش!


|مانگ_میرزایی|


همین

من تنهایی رو پرستش میکنم با وجود یه عالمه ادم دورم


با خیالت ارومم



ارامش این شبام

میشنوی صدامو مثل دلم پاره پارس
محکم تر بزن هنوز تو بدنم جا هست
چجور گریه کنم همه اشکامو دیدن
به تماسامم به زندگی رد میدم
به جون چشات این اخرین نامست
میگی سیگارتو بنداز بره هنوز یه کام هست
زدن یا هنوز دختری زندگی منو تورو کی کرد مفت فریب
فالتو گرفتم فقط چشات بود توی فالت
چشاتو گذاشتی اینحا من کجا چشم بزارم
موهامو زدم یوقت نره لای انگشتای کسی
لعنت به دستات که لای موهاشه
میگفتم بنیامینم دوس دارم که موهاش بور باشه
اون بنیامینه هه اونم باباشه
دنیا چشم نداشت چشاش بسته شد
خندیدی به روشس که لبام دوخته شد
مگه تو سن کم کسی عاشق نمیشه
هرکی بهم تیکه انداخت گفتم دلش خوشه
داد بزنم عیب بگیری از کارم
بگی داد نزنیم صداتو دوس دارم
مگه میشه یه لحظه منم خوب باشم
گله دارم گله دارم چرا رفت رفیق فابم
به حرفام میخندن فکر میکنن سربارم
به نام خدا من وجود ندارم

شبیه تورو ندیدم که بهم بگه عزیزم
ولی ته قصه بره و بده فریبم
تو چشام بازم اشک بشه جمع
واسه دیدن چشاش که پره درد دلم
همه چیمو بهش تکیه کنم
با کسی باشم که باشه شبیه خودم و
ولی حیف که دیگه غریبه شده و من پر شده از غریبه دورم
چرا دور شدی از من تو کور شدی از من
مه ندید که چقدر من به تو خوبی کردم
یه درد توی مغزم
یه عقده پای رفتن یه حسی بدی که یه شهر ردت کردن
مثه یه سرطان شدی واس من
که میکشونه منو هر لحظه دایما پیش تو
پیش خاطراتمون پیش وقتایی که تو فقط بودی واسه من

هر شبم با شب گذشته فرق داره
تنها فرق بین من و اون فقره اره
شنیدی میگن هر اومدنی یه رفتنی داره
نیومدی چه رفتی ساده
بعضیا انقدر فقیرن تنها داراییشون پوله
بی حرمت یه سال نشد ساختی توله
دستات تو دستم بود دنیارو مشت کرده بودم
جلو چشام اومدی تازه خشک کرده بودم
یجای دیگه میخورد تو گوشت من اینجا میلرزیدم
به پول فروختنت از همین چیزا میترسیدم
شب عروسیتم همدمم بود نگهبان پارکینگ
ازت تعریف کردم گفتم چه پاکی
با خنده بهم گفت عشقم تو این تالار عروس شد
از همون وقت منم شدم نگهبان پارکینگ
غصه منو نخور خیلی وقته تموم کردم
اخه پنج ساله شعرامو سر تو حروم کردم
تو هر برگ دفتر خاطراتم هست اسمت
بدم میاد از اونی که با تو هم اسمه
پویا داره میمیره کجایی باعث و بانی
فقط به دستای تو میشم شیمی درمانی
س ر ط الف نونه
خیلی دوسش دارم ولی یکی بینمونه
س ر ط الف نونه
دیگه ازادی نیست برام ازادی میدونه

شبیه تورو ندیدم که بهم بگه عزیزم
ولی ته قصه بره و بده فریبم
تو چشام بازم اشک بشه جمع
واسه دیدن چشاش که پره درد دلم
همه چیمو بهش تکیه کنم
با کسی باشم که باشه شبیه خودم و
ولی حیف که دیگه غریبه شده و من پر شده از غریبه دورم
چرا دور شدی از من تو کور شدی از من
مه ندید که چقدر من به تو خوبی کردم
یه درد توی مغزم
یه عقده پای رفتن یه حسی بدی که یه شهر ردت کردن
مثه یه سرطان شدی واس من
که میکشونه منو هر لحظه دایما پیش تو
پیش خاطراتمون پیش وقتایی که تو فقط بودی واسه من


من و تنهایی

امروز تنها قدم زدم زیر بارون فهمیدم تنهایی سخته ولی عادت کردم

عادت دارم چشام پروخالی شه بخاطر دونفره ها:(

۱ ۲ ۳ . . . ۳۱ ۳۲ ۳۳
خستم از این همه کشیدن نصفه شب از خواب پریدن

تو بی خیالی ولی من عاشقتم هنوز شدیدا

بارون تهران هدفون و آهنگ چرا تو بی من نمیشی دلتنگ
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan