★Ⓚⓗⓐⓗⓔⓢⓗⓐⓝ ⓑⓐⓢⓗ★

دلنوشتهام


دنیای امروز


یه روزی.....

حرفایه تکراری عشقایه کوتاه

باز تنهایی بسه ادامه ی این راه

هر راهیو میرم رو به یه سرابه

خسته از این عشقایی که مثله یه حبابه

ولی تو این دنیا یکی باید باشه که با همه ی وجودش با من همراشه

تو رو نمیشناسم ولی تو همون عشقی که تو قلبه من جاشه

یه روزی میای بی اینکه بخوای سر راه هم قرار میگیریم

دستایه منو محکم میگیری با هم دیگه سمت خورششید میریم یه روزی میای

وقتی میبینم داره عمرم میگذره وقتی خیلی وقتا تنهایی بهتره

وقتی کوله بار تجربه میشه پر از شکست فقط باید به امید یه معجزه نشست

ولی تو این دنیا یکی باید.باشه که با همه ی وجودش با من همراه شه

تو رو نمیشناسم ولی تو همون عشقی که تو قلبه من جاشه

یه روزی میای گیریم که بخوای سر راه هم قرار میگیریم

دستایه منو محکم میگیری با هم دیگه سمت خورششید میریم یه روزی میای


کاش............

پی نوشت:از عید تاحالا دلم واسه صدات تنگیده....کجایی؟


هییییییییییییییییی خدا


مال.....

این پست مال و عمو،داداشم و ابجیامه دوستتون دارم


:"(


Hلو الو نازنین؟چرا جواب نمیدی؟قهری خانومی{-w35-}؟
-هان؟نه بگو بله{-w26-}
-چی؟خانوم من هیج وقت نمیگه بله پس یچیزیت شده.{-w17-}
-نه چیزی نیست بگو
-نازنینم گل من تنها خانوم من عشق من چیشده جون شهاب بگو{-w7-}
-شهاب هیچی نشده
-خانوم من بهم دروغ نمیگه هیچ وقت
-شهاب باید........
-چی قلب من؟
-باید جدا بشیم{-w17-}
-چی؟چرا خانومم؟مگه چیکار کردمت؟
-هیچی تو تنها عشق منی ولی باید مجبوریم جدابشیم ببخشید خدافظ تا ابد عاشقتم
-نازنینم تو غلط کردی جوابمو بده بینم چیشده؟
بووووووق بووووق(اشغال)
شهاب دوباره زنگ زد:

دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد لطفا بعدا تماس بگیرید.
-یعنی چی نازنین چش شد یهو؟ نکنه اتفاق بدی افتاده؟؟؟

شهاب همش فکر نازنین رو میکرد و به گوشیش زنگ میزد ولی خاموش بود.
تصمیم گرفت فردا بره دم در خونه نازنین...
وقتی به دم در خونشون رسید به پنجره اتاقش یه سنگ انداخت و منتظر موند پنجره باز بشه ولی نشد...
دوسه بار انداخت تا اینکه نازنین با چشمای پف کرده و لکه ی خون به شهاب نگاه انداخت بعد پنجررو بست...

-نازنین ننااااززززنیییییننننن درو باز کن بازکن زود باش زوووود نازنین ناااززنییین{-w17-}
در باز شد و نازنین با پالتوی قهوه ای اومد بیرون:

-شهاب چیه؟
-چی چیه؟یعنی چی تو مگه عاشقم نیستی پس چرا میگی بای تا ابد{-w17-}؟
-چون میدونم تهش بهم نمیرسیم شهاب
-الکی حرف نزن منو تو جنگیدیم و ادامه میدیم نازنین ناراحتم نکن
-شهاب من........
-توچی گلم؟
-من عاشقتم عاشششقققق عاشقتم{-w39-}
شهاب نازنین رو بغل کرد...
-نازنین چت شده کی ناراحتت کرده بگو تیکه پارش کنم؟
-شهاب میدونی چیه من دیروز....
از بینی نازنین خون اومد و روی دست شهاب ریخت....
شهاب با چشمای درشت به خون دستش نگاه کرد{-w17-}.
-ن....ن....ن....اااا...ااز...زززی.....ن این چیه؟
-نه نه من میرم خدافظ
با شدت رفت بالا تو اتاقش....
شهاب همونطوری شکه مونده بود و با خودش فکر کرد.{-w17-}...رفت خونه دید برای گوشیش اس ام اس اومده که روش نوشته از طرف نازنینم....
-شهابم زندگیم هستی من اقای من
من سرطان گرفتم سرطان خون.خون رو دستت اثر سرطان منه پس بدون چرا گفتم خدافظ تا ابد...میتونی با یه دختره سالم ازدواج کنی.{-w17-}
شهاب به نازنین زنگ زد:
تو هرچیزیت باشه من پسر بابامم تا تهش باهاتم چون عاشقتم میخوام یباردیگه دستامو لای موهای خرماییت بکشم و بوی تنت رو استشمام کنم چون هنوزم خانوم منی نازنین من
-شهاب من مردم مرده ی متحرک
-زر الکی نزن زبونتو گاز بگیر فردا ساعت11صبح میام دنبالت ببرمت خوشگذرونی
فرداشد....
-الو نازنین اماده شدی بیا پایین گل من
-امادم نفس من اومدم....
تق تق تق تق نازنین از پله ها میومد پایین تا به شهاب رسید:
-به به عجب گلی از در اومد بیرون زود بیا سوار شو الان پسرا ازم میگیرنت

نازنین شکه شد که شهاب که پولداره پس چرا با موتور اومده دنبالش ولی چیزی نگفت چون بودن شهاب براش مهم بود.شهاب و نازنین به یه جاده ی خلوت رسیدن:
-خب نازنینم بگو بینم چطوره حالت؟
-شهابم خوبم ولی میتونی یکم اروم بری؟
-نه گل من همینجوریش میچسبه راستی من عشق تورو باور ندارمااااا؟؟؟
-یعنی چی شهاب؟
-اگه میخای باور کنم این کلاهو سرت کن و بلند داد بزن شهاب عاشقتم
-شهاب دیوونه شدی؟
-نامرد یعنی دوسم نداری؟{-w26-}
-نخیرم دارم باش حالا ببین الان میگم...
کلاهو سرش کرد و بلند بلند داد زد:

-شهاب عاشقتم{-w7-}
-نه نازنین بلند تتتتتررررر
-شهااااب عاشششقققتمممممم{-w7-}
-اخ قلبم درد گرفت نازنین دوسم نداری که بلند نمیگی نامرد
-شههااببم عاشقتممممم عاشقتمممم دیوونتمممم دیووونتم عاشقتمممم
{-w7-}
اما....
محکم اونا خوردن به ماشین دیگه و شهاب و نازنین به طرف سنگی پرتاب شدن {-w17-}شهاب نازنین رو بوس کرد و پرتش کرد طرف شن و خودش با تمام سرعت خورد به سنگای بزرگ و مرگ مغزی شد.....
نازنین بیهوش نشد و رفت طرف شهاب:
شهابم....ش...ش...هاااب....مممم بلند شو بلند شو تو نازنینتو تنها نمیذاری بلند شوووو...
اما شهاب همون موقع مرده بود-----
نازنین یه نامه ای توی جیب شهاب دید و اونو خوند{-w7-}:
نازنین من سلام
الان اگه این نامرو میخونی من مردم میدونی چرا این کارو کردم؟
نمیخاستم خانومم زودتر از من بره طاقت نداشتم ببینم موهات داره از سرت میریزه.{-w17-}..
خانوم من هستی من هیچ وقت دوست نداشتم ترکت کنم ولی طاقت نداشتم سرطانت رو ببینم سخت بود سخت.{-w17-}...
نازنینم فراموشم نکن ایشالله سرطانت خوب میشه گل من..{-w7-}{-w17-}...خداحافظ نفسم❤️❤️❤️❤️


خواهشا باش2

http://kashbodi.blog.ir/

دوستان این خواهشا باش2 هست دنبالش کنید خوشحال میشم



خستم

تو گوش خودت هس تو تو گوش منم هس

تو گوش توم هس تو گوش اونم هس

تو گوش همه هس تو گوش همه هس


نوبت منه نوبت سازم

هیچ صحبتی ام ندارم با کسی دیگه صحبتم

نوبت منه نوبت سازم

هیچ صحبتی ام ندارم با کسی دیگه صحبت عنه

من یه شعبده بازم


نوبت منه کاسب شم 

لفظ بیام کلت با لباست چند

کلمه ها حول ما میدن برنمیزارم اینا فاسد شن

وقتشه برام بمیری واسه دیدن من وام بگیری

وقتشه اینقد پخش بشه عکسام که سرسام بگیری


هی فش میدی پشت سرم ولی منو میبینی فقط دست میدی میری

وقتی همه چک میخوردن منم اونیم که میزد فیلیپینی

تو سطحی میبینیو با هر کی میشینی پ پشت سر من چی میچینی

وقتی من میرم مرحله بعد تو نمره منفی میگیری


3ریـــــــــــــــالــ...

77


تعادل

دستای منو ول نکن که تعادل ندارن
ادا اطفاری نمونده که برا تو درآرم
بذارهمه غماتو برا من دارم هواتو الانم
بخدا کم بهاتو ندادم
مهم نیست حرفای مردم
گذشته ها گذشته
گذشته…
مهم نیست هرکاری کردی منم همون کارارو کردم
همش از روی تنهایی و خشمه
نذا اینا چشماتو کنه خیس
مهم اینه که دیگه بد دورت نیست
الکله نیست، هر دو متریت هنگ اُوِر نیست
مهم اینه که بهتر از خودت نیست
(لکله نیست سر دومتری هنگ اور نیست )

دستای منو ول نکن که تعادل ندارن
ادا اطفاری نمونده که برا تو درآرم
بذارهمه غماتو برا من دارم هواتو الانم
بخدا کم بهاتو ندادم

۱ ۲ ۳ . . . ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ . . . ۳۱ ۳۲ ۳۳
خستم از این همه کشیدن نصفه شب از خواب پریدن

تو بی خیالی ولی من عاشقتم هنوز شدیدا

بارون تهران هدفون و آهنگ چرا تو بی من نمیشی دلتنگ
پیوندها
Designed By Erfan Powered by Bayan